loading...
text & music
sadegh بازدید : 33 سه شنبه 18 تیر 1392 نظرات (0)

تکست آهنگ از چی بگم یاس
خواننده یاس

wordtexe.rozblog.com


می گی بازم کنار هم واژه بچین
راجب چی باشه بشین
چشاتو باز کن یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تک تکه است
هر آهنگ منم مساویه ذکر یک درد
 جز اینم ندارم یه راه بهتر
از جومونگی بگن که شده سنبل رشادت
 ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الآن کجاست نیست
 اون تو زیر زمین می خونه چون که مجاز نیست

از چی بگم برات
انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد
به جز کاغذ سفید پاره خب آره رفیق
حرف توشه ولی با خودکار سفید
تو هم مثل منی تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشکارو کی می خواد گردن بیگره

از چی بگم
خدا از این بنده های خسته
 از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین این خنده ها یه چسب رو لبم
این منم با یه ردپای خسته

از چی بگم
بگو از یه روح زخمی
که باید یه تنه بره توی قلب کوه سختی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم
خبر می دن از یه اشتباه روبه تخریب

از چی بگم
از بچه های پایین شهر
 که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداس
تنها پاتوق عشق و حالش به بهشت زهراست
یه که بگم از رفقای کاخ نشین
که هستند تو واردات کالای ساخت چین
تو به من بکو از چی بگم خب
 ما گفتیمو تموم دردا ریشه کن شد

از چی بگم
شاید قصه دوست داری
مثل قصه اون هم کلاسی های روستایی
اگه قصه تلخه گناه واقعیت
داستان نرگس و گلای باغ میهن
که نشستند با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری داشتیم به جای چراغ نفت سوز داشتیم
چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت
 آتشی که پوست بچه هارو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم با دادو هوار گفت زود
بدویید به سمت در ولی درم قفل بود
 چشم خشک شد یه کم اشک یده ایزد
 این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن
کودکی مرد در راه کلاسیکه
سوخت و منتظره یه جراح پلاستیکه
یاس نمی خواد ته این قصرو هرگز ببنده
یاس دلش می خواد که نرگس بخنده

از چی بگم
خدا شده غروب زرد
تو قلب بچه های مدرسه ی درودزن
قصه نخور صدامو بشنو از توی خونت
من صداتو به گوش همه می رسونم

از چی بگم
دلی که فقط اسمش دله
یا عمری که نصفش اشکه و نصفش گله
یا از روح داخل زندون که جسمش وله
آدم مجبوره که شرایط وقفش بده

از چی بگم
بگو از یه روح زخمی
که باید یه تنه رفته تو قلب کوه سختی
 ولی قسم به خدا و قسم به روح تختی
که من بدون ترس می رم سوی سختی
خیلی خشنه زندگی منم حوصله کردم
تو فشن زندگی منم مدل دردم
ولی دفتر گذشته هامو ذره ذره کردم
اومدم جلو که پی دردسر بگردم
 
از چی بگم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما درباره ی سایت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 16
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 20
  • بازدید کلی : 4,561